حسن بصری
حَسَنِ بَصْری، ابوسعید بن ابوالحسن یسار بصری (21-110ق / 642- 728م)، مکنّا به ابومحمد، ابوعلی و ابوسعید، محدث، مفسر، متکلم، واعظ، از زهّاد ثمانیه، از بزرگان تابعان و از نخستین مشایخ عرفان اسلامی، که از او با عناوین بلندی چون «سید الزهاد و العباد و العلماء و الفصحاء»، «امام ازهد»، «صدر سنّت» و «سید الفتیان» یادشده است.
حسن بصری از برجستهترین شخصیتهای علمی و دینی سدۀ نخست و اوایل سدۀ 2 ق / 8 م، و مهمترین حلقۀ ارتباط و انتقال علوم و معارف دینی از سدۀ نخست به مسلمانان سدۀ 2 ق و سدههای بعد به شمار میرود. جامعیت او در معارف دینی گوناگون، از جمله حدیث، تفسیر، اصول عقاید (کلام)، فقه و عرفان، و نیز حضور فعال وی در محافل سیاسی و اجتماعی پرتنش و آشفتۀ نیمۀ دوم سدۀ نخست، او را درمیان تابعان، شخصیت ممتاز و پرماجرایی ساخت و موجب شد که وی در صدر بزرگان بصره در آن دوره، و شاید در تمامی دورهها قرار گیرد، نام و آوازهاش مرزهای تاریخی و جغرافیایی جهان اسلام را درنوردد، و بر بسیاری از شخصیتهای علمی همعصر خود و دورههای بعد اثرگذار باشد، چندانکه برخی بزرگان صحابه همچون ابوقتاده (د 54 ق / 674 م) و انس بن مالک (د 93 ق / 712 م)، فضل و دانش او را ستودهاند و دیگرانْ او را سید و امام، بهترینِ تابعان، امام اهل بصره و عابدترین و فقیهترین آنان، و خلاصه و قبلۀ ورع و حلم بخوانند (ابنسعد، 7 / 157- 158، 176؛ ابونعیم، 2 / 131-132؛ ابوالقاسم، 86-87؛ ابوطالب، 1 / 147، 149؛ ابنمرتضى، طبقات ... ، 18؛ ابنکثیر، 9 / 295؛ ذهبی، تذکرة ... ، 1 / 71؛ ابنحجر، 2 / 264-266؛ عطار، تذکرة ... ، 30؛ آملی، جامع ... ، 223؛ نیز نک : نیکلسن، «تاریخ ... »، 225-226؛ وات، 77؛ اُبرمان، 138). همچنین وی را کعبۀ علم و عمل خوانده و سخنانش را شبیه سخنان رسولالله (ص)، و یا همچون کلام انبیا شمردهاند (ابنسعد، 7 / 162؛ ابوالقاسم، 86؛ ابنمرتضى، همان، 21؛ ابوطالب، همانجا؛ ابونعیم، 2 / 147؛ ذهبی، سیر، 4 / 585؛ ابنحجر، 2 / 264-265؛ حصری، 176).
ازاینرو، از همان سدههای نخستین، آثار متعددی در شرح احوال، سخنان و نظریات او پدید آمد که نشان از منزلت علمی و معنوی، و مقبولیت وی در جامعۀ دینی و علمی آنروزگار دارد که ازآنمیان میتوان به اینها اشاره کرد:
مجموعهای از روایتهای حسن بصری، گردآوری شده توسط هشام بن حسّان قردوسی (د 148 ق / 765 م)، که اکنون اثری از آن در دست نیست (نک : زرکلی، 8 / 85؛ بدوی، 172)؛ فضائل الحسن البصری: ادبه، حکمته، نشأته، حیاته و بلاغته، تألیف ابنجوزی (ه م)، که یکی از شاخصترین آثار دربارۀ حسن بصری است؛ الزخرف القصری فی ترجمة الحسن البصری، از شمسالدین محمد ذهبی (د 748 ق / 1347 م)، که به محمد بن سعد واقدی نیز نسبت داده شده است (نک : ذهبی، تذکرة، 1 / 72؛ بغدادی، ایضاح، 3 / 613؛ ثبوت، 156)؛ فقه الحسن البصری، در 7 مجلد از قاضی ابوعبدالله محمد بن مفرج قرطبی، که نسخهای از آن موجود نیست (حصری، 276؛ سعید الخن، 214؛ ثبوت، 96)؛ و اخبارالحسن البصری، از عبدالغنی بن عبدالواحد نابلسی مقدسی (د 600 ق / 1204 م)، که نسخهای از آن باقی مانده است (سزگین، 1(4) / 10).
افزونبراین، تحقیقات متعدد و ارزشمندی در شرحاحوال و نقل و تحلیل دیدگاههای تفسیری، فقهی، کلامی و عرفانی وی، به قلم پژوهشگران معاصر مسلمان و برخی از مستشرقان پدید آمده است (نک : مآخذ). دراینمیان، شاید بهترین تحقیق، کتابی است به فارسی از اکبر ثبوت با عنوان حسن بصری: گنجینهدار علم و عرفان (تهران، 1386 ش) که بررسی جامع و محققانهای از زندگی و دیدگاههای او ست.